موضوع: "سبک زندگی"
روابط اجتماعی
از ابعاد مهم زندگی، «ارتباط با دیگران» است. انسان، موجودی اجتماعی است. قرآن کریم، فلسفه تفاوت انسانها را ارتباط اجتماعی بیان می کند.[1] علامه طباطبایی در تفسیر این آیه شریف می نویسد: «مردم از این جهت که مردم اند، همه با هم برابرند، و هیچ اختلاف و فضیلتی در بین آنان نیست، و کسی بر دیگری برتری ندارد، و اختلافی که در خلقت آنان دیده می شود که شعبه شعبه و قبیله قبیله هستند، تنها به این منظور در بین آنان به وجود آمده که یکدیگر را بشناسند، تا اجتماعی که در بینشان منعقد شده، نظام بپذیرد، و ائتلاف در بینشان تمام گردد؛ چون اگر شناسایی نباشد، نه پای تعاون در کار می آید و نه ائتلاف. پس غرض از اختلافی که در بشر قرار داده شده، این است، نه این که به یکدیگر تفاخر کنند. یکی به نسب خود ببالد، یکی به سفیدی پوستش فخر بفروشد، و یکی به خاطر همین امتیازات موهوم، دیگران را در بند بندگی خود بکشد، و یکی دیگری را استخدام کند، و یکی بر دیگری استعلا و بزرگی بفروشد، و در نتیجه، کار بشر به این جا برسد که فسادش تری و خشکی عالم را پر کند، و حرث و نسل را نابود نموده، همان اجتماعی که دوای دردش بود، درد بی درمانش شود».[2]
امام صادق (علیه السلام) شیعیان را حتی به ارتباط با اهل سنت فرا می خواند و تصریح می کند که انسان، ناچار به ارتباط با دیگران است و از آنان بی نیاز نیست.[3]
ارتباط خوب و مثبت با دیگران
در منابع دینی، داشتن ارتباط خوب و مثبت با دیگران (با ابعاد گوناگونش) از عوامل شادکامی و سعادتمندی شمرده شده است؛ این نشان می دهد که روابط با دیگران، تنها نه به عنوان یک ضرورت، بلکه به عنوان عامل سعادتمندی و شادکامی مطرح است. در این منابع، از داشتن خانواده خوب، همسایگان خوب، دوستان خوب[4] و نیز تعامل خوب با مخالفان، به عنوان ابعاد ارتباط با دیگران یاد شده است. اگر فرد، ازدواج خوبی کرده [5]و دارای همسری شایسته،[6] سازگار،[7] امین[8] و حتی الامکان زیبا[9] باشد، و فرزندانی صالح داشته باشد،[10] یکی از ابعاد سعادت اجتماعی او کامل شده است. همچنین اگر در محل زندگی، همسایگانی خوب و شایسته داشته باشد،[11] و یا در جامعه، مورد اعتماد مردم باشد،[12] از دوستانی متعدد،[13] صالح[14] وکریم[15] برخوردار باشد، ابعاد دیگر سعادتمندی او نیز تامین شده است. همچنین در منابع اسلامی، آموزه هایی وجود دارد که یک تعامل خوب را با مخالفان و نیز هم کیشان متفاوت رقم می زند.
بنا بر این، یکی از ابعاد زندگی انسان، ارتباط با دیگران است. به همین جهت، در منابع دینی، سفارش های فراوانی به ارتباط با دیگران وجود دارد و برای بهبود روابط و سامان دادن ارتباط خوب با افراد و اقشار مختلف مردم، مطالب فراوانی بیان شده است. هدف این بخش از متون اسلامی، تأمین روابطی موفق و رضایت بخش است، به گونه ای که اگر فرد از آنان دور شود، مشتاقانه به سویش پرکشند و اگر بمیرد، غمگنانه در سوگش بگریند، نه این که خدا را شکر گویند[16] و یا دست کم، آسیب ارتباطی به حد کمینه خود برسد و نارضایتی را مهار کند. این همان چیزی است که از آن با عنوان «رضایت اجتماعی» یاد کردیم. این سبکی از ارتباط را می طلبد که اصول و مهارت های آن در متون دینی به تفصیل بیان شده است.
پی نوشت:
[1] . سوره حجرات، آیه 3.
[2] . ترجمه تفسیر المیزان، ج18، ص487.
[3] . الکافی، ج4، ص679، ح3598.
[4] . ر.ک: سعادت و شادکامی، ص 25 به بعد.
[5] . مستدرک الوسائل، ج14، ص154، ح16352.
[6] . مسند ابن حنبل، ج1، ص168.
[7] . الکافی، ج5، ص258.
[8] . مستدرک علی الصحیحین، ج2، ص162.
[9] . قرب الأسناد، ص37.
[10] . مسند ابن حنبل، ج1، ص168.
[11] . الخصال، ج1، ص183، ح252.
[12] . الفردوس، ج3، ص285، ح4856.
[13] . بحارالانوار، ج79، ص303.
[14] . الکافی، ج5، ص257.
[15] . معانی الاخبار، ص196.
[16] . نهج البلاغه، حکمت 10.
منبع: کتاب «الگوی اسلامی شادکامی»
نویسنده: عباس پسندیده
۱. تقویت ایمان به خدا
عفت، ریشه در حیا دارد؛ حجاب، ریشه در عفت دارد و حیا ریشه در درک حضور دارد[1]؛ پس برای اینکه کسی حیا داشته باشد، باید ایمانش به خدا بیشتر شود. به عبارت دیگر، کسی که خدا را حاضر و ناظر همیشگی بر خودش بداند، از خدا حیا خواهد کرد؛ در نتیجه شخص عفیفی میشود که در حجاب آن زن، آشکار خواهد شد.
۲. تقویت غرور دختران و زنان
غرور[2]، به زن غنای نفس میدهد؛ در این صورت، خود را ذلیل نگاه دیگران نمیکند و برای مقبولیت به عرضۀ اندام خویش نمیپردازد. پس کسی که توی سرش فکری زیبا دارد، با موی سرش جلوه نمیکند.[3] امام حسین(ع) در «دعای عرفه» میفرماید: «اللَّهُمَ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسِی»؛ خدایا! غنا و بینیازی را در نفس من قرار بده.[4]
۳. تقویت اعتمادبهنفس دختران
عدم اعتمادبهنفس و عدم استقلال شخصیت در مقابلِ افراد بیحجاب منجر میشود که دختر، حجاب خود را از دست بدهد و یا به دلیل تمسخر دیگران، حجاب را انتخاب نکند؛ از این رو، دختر باید در خانوادۀ خود مورد احترام قرار گیرد و هرگز تحقیر نشود. حجتالاسلام والمسلمین پناهیان میگوید: «۷۰ درصد به خاطر ترس از تمسخر، بیحجابی را انتخاب میکنند!»[5]
۴. تشویق به نماز جماعت
زنان در حال نماز خواندن، مکلف به داشتن حجاب کامل هستند؛ به عبارت بهتر، زنان مؤمن برای انجام فریضۀ الهی نماز، در روز چندین بار داشتن پوشش کامل را تمرین و تکرار میکنند. علاوه بر این، خداوند در آیۀ مبارکۀ: «وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرُّجنَ تَبَرُّجَ الجَاهِلیَّۀِ الأولَی…»[6]، به زنان امر میکند جلوهگری نکنید و اگر میخواهید نیروی بازدارندهای در برابر این تبرّج به دست آورید، نماز را به پا دارید؛ نماز شما را از فحشا و منکر بازمیدارد.[7] پس نماز خواندن، نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است.
۵. زمینهسازی برای ازدواج آسان
برخی دختران به خاطر جلب توجه نظر پسر برای ازدواج، آرایش و خودنمایی میکنند؛ راه حل آن، ازدواج کردن این دختران است.[8]
۶. عدم استفاده از ماهواره
وضیعت بیبندوباری و بدحجابی بین برخی افراد جامعه، کاملاً هدفمند و طبق نقشه و تهاجم فرهنگی است که بیشتر از طریق رسانهها، بهخصوص با ماهواره انجام میگیرد. بررسیهایی که به صورت شفاهی در طول یک ماه مبارک رمضان در تهران، از افراد حاضر در مشاورۀ دینی انجام دادم، نشان میداد بیشترِ کسانی که بدحجاب بودند و یا مشکلات خانوادگی داشتند، از ماهواره استفاده میکردند.