موضوع: "خودشناسی، پدیدآورندهٔ ارزشهای انسانی"
تصویری از زندگی انسان های بامعرفت در قرآن
این را گفتم که یادم نیست چه دههٔ عاشورایی گفته ام؛ یک نفر وضعش خوب بود و دامداری داشت. دام هایش هم خیلی برکت می کرد و خوب هم می فروخت. روزی به خانم و بچه هایش گفت: بنشینید، کارتان دارم. نشستند، گفت: طبق قرآن مجید، من همهٔ دام ها را به خودتان واگذار کردم؛ سهم مادرتان، سهم دختری، سهم پدری. من یک خرده پول جمع کرده ام و می خواهم بروم، خواستید مرا ببینید، آدرس می دهم تا بیایید و ببینید. دلتان هم نخواست مرا ببینید، من مزاحم شما نمی شوم. گفتند: کجا می روی؟ گفت: می روم، جای مرا بلد هستید. بیست سال در بیابانی نزدیک کربلا خیمه زده بود، غریبه می آمد و رد می شد، آشنا می آمد و رد می شد، سلام وعلیکی با او می کرد و می گفت: اینجا چه کار می کنی؟ می گفت: من از روایات شنیده ام که ابی عبدالله(ع) از این مسیر عبور می کند، منتظر محبوبم نشسته ام تا رد شود و با سر به دنبالش بدوم.
بالاخره کاروان امام از آنجا رد شود، امام حسین(ع) آمد و او را بغل گرفت. در کربلا شهید شد؛ این طور معرفت آدم را راهنمایی می کند که کجا هزینه شود و می گوید ورشکسته نیستی، یک وقت ننشینی و غصه بخوری که ای داد بی داد! پیر شدیم، کور شدیم، کر شدیم، چه خواهد شد. خیلی خوب خواهد شد. قرآن زندگی آدم های بامعرفت در دنیا، هنگام مرگ، برزخ و قیامت، این چهار موقعیت را به زیباترین صورت تصویر کرده است.
اما این پنجاه شصت سالی که در دنیا هستیم(حالا هستیم)، سورهٔ مبارکهٔ نحل، چه سوره ای و چه اسمی! سورهٔ زنبور که بهترین مادهٔ غذایی عالم را تولید می کند و هنوز هیچ کارخانه ای در عالم به قدرت این تولید مادهٔ غذایی نمی کند. الآن که خیلی علم بشر بالا کشیده و سینه سپر می کند که می دانم، دانشگاه دارم، کتاب دارم و استادم، تازه به اینجا رسیده است که غذا را کنسرو کند. یک ماده هم به آن اضافه کند تا خراب نشود؛ تازه روی قوطی اش هم می نویسد تاریخ انقضا، یعنی این شش ماه بگذرد، فاسد است و نخور؛ اما عسلی که در کوه ها تولید می کند، هزار سال در آفتاب، در ماه، شب، روز، زمستان، تابستان، بهار و پاییز بگذارند، برای دانشمندان ثابت شده است که فاسد نمی شود؛ چون هیچ میکروبی به عسل خالص راه پیدا نمی کند. سورهٔ نحل، سورهٔ عسل که «فِیهِ شِفٰاءٌ لِلنّٰاسِ»(سورهٔ نحل، آیهٔ 69).
-حیاتی پاکیزه و بدون آلودگی در دنیا
این آیه در سورهٔ نحل(زنبور عسل) است: «مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً»(سورهٔ نحل، آیهٔ 97) شما را می گوید؛ چه کسی را می گوید؟ ترامپ، نتانیاهو، صهیونیست ها یا این مسیحی های بدتر از یهود روزگار، رباخورها و زناکارها را می گوید؟ یقیناً شما را دارد می گوید، «مَنْ عَمِلَ صٰالِحاً مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثیٰ وَ هُوَ مُؤْمِن» که معرفت به خودش دارد، «فَلَنُحْیینَّهُ حَیٰاةً طَیبَةً» این هفتاد سال یک حیات کاملاً پاکیزه ای دارد. در زندگی اش بگرد و متّه بگذار، به اندازهٔ متّهٔ لای خشخاش حرام پیدا نمی کنی، غصب و دزدی و مال نجس پیدا نمی کنی! بگرد، وجودش آلودهٔ به حسد، حرص و بخل نیست و یک زندگی پاک دارد. آن وقت در یک سورهٔ دیگر می گوید: «اَلطَّیبٰاتُ لِلطَّیبِینَ»(سورهٔ نور، آیهٔ 26) پاک برای پاک است؛ پاکی برای خدای پاک است و این طبع طهارت وجودی است. «اَلْخَبِیثٰاتُ لِلْخَبِیثِینَ»، آنهایی هم که آلوده هستند، برای آلودگان.
-بشارت ملائکه به مؤمنین در هنگام مرگ
این برای دنیای آنها بود؛ مرحلهٔ بعد در وقت مردن است. این آیه چقدر آیهٔ نوید بخش است و آدم را به؟ اندازهٔ عالم خوشحال می کند. دربارهٔ ما می گوید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»(سورهٔ فصلت، آیهٔ 30) کسانی که دل به خدا دادند(این «قَالُوا» به معنی زبان نیست، به معنی اعتقاد است)، آنهایی که مرا پیدا کردند و گفتند خدا کارفرما و همه کارهٔ ماست، ما هم کارگر خداییم؛ هرچه دستور بدهد، روی چشم ماست. «ثُمَّ اسْتَقَامُوا» و کنار من ماندند؛ «اسْتَقَامُوا» یعنی سخت و تلخ بود، ولی ماندند. مسخره شان می کردند و می گفتند اُمّل برو، قدیمی برو، تو خبر نداری که دنیا عوض شده است، زیر دریا و بالای آسمان رفته اند! اینها به خدا چه ربطی دارد؟ بالای آسمان و زیر دریا بروند، مگر متدینین ما در این کشور کار عالمانه نکردند؟! متدینین ما هم زیردریایی ساختند، متدینین ما هم ماهوارهٔ طولانی زمان به هوا پرتاب می کنند، متدینین ما هم انرژی هسته ای کشف کرده اند. اصلاً اینها چه کاری به خدا و دین دارد که برو، دنیا عوض شده است! به ما چه که عوض شده، یعنی ما خدا را رها کنیم که دنیا عوض شده است؟! دنیا برای مؤمنین هم عوض شده است، مگر خدا را رها کرده اند؟
حالا آخر این زندگی «ربنا اللهی» و «ثم استقامویی» است و پنج دقیقهٔ دیگر مانده که زندگی تمام شود، هنوز ملک الموت نیامده و قبل از آمدن ملک الموت است: «تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ اَلْمَلاٰئِکةُ» فرشتگان من بالای سرش می آیند و با او حرف می زنند: «أَلاّٰ تَخٰافُوا» از مردن نترسی، «وَ لاٰ تَحْزَنُوا» از اینکه خانه و زن و بچه ات را از دست می دهی، غصه نخوری، «وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ اَلَّتِی کنْتُمْ تُوعَدُونَ × وَ لَکُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ»(سورهٔ فصلت، آیات 30-31).
اینها را به او می گویند و آخر سر هم می گویند: می دانی کجا می روی؟ «نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيم»(سورهٔ فصلت، آیهٔ 32)، مهماندار تو غفور و رحیم است. این هم برای وقت مرگشان است.
-امنیت دائمی در قیامت برای صبر و دین داری
به برزخ می آیند؛ می خواهید برزخ را ببینید؟ از آیات سورهٔ مبارکهٔ توبه ببینید، برزخ حبیب نجار را در سورهٔ یس ببینید، برزخ آسیه را در سوره های آخر قرآن ببینید.
بعد قیامت می شود، وقتی در قیامت هم از قبر درمی آیید و تازه روی محشر پا گذاشته اید، «وَ اَلْمَلاٰئِکةُ یدْخُلُونَ عَلَیهِمْ مِنْ کلِّ بٰابٍ»(سورهٔ رعد، آیهٔ 23)، فرشتگان من از روبه رو، پشت سر، دست راست ، دست چپ و بالای سرتان به استقبال می آیند و اولین حرفی که با شما می زنند، «سَلاٰمٌ عَلَیکمْ بِمٰا صَبَرْتُمْ»(سورهٔ رعد، آیهٔ24)، امنیت دائمی برای شما به خاطر صبری که برای دین داری کردید؛ بعد هم بهشت است و ابدیت.